فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است..
درآ که در دل خسته توان درآید باز
بیا که در تن مرده روان درآید باز
بیا که فرقت تو چشم من چنان در بست
که فتح باب وصالت مگر گشاید باز
غمی که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت
ز خیل شادی روم رخت زداید باز
به پیش آینه دل هر آن چه میدارم
بجز خیال جمالت نمینماید باز
بدان مثل که شب آبستن است روز از تو
ستاره میشمرم تا که شب چه زاید باز
بیا که بلبل مطبوع خاطر حافظ
به بوی گلبن وصل تو میسراید باز
شرح لغت: خیل شادی: سپاه طرب
تفسیر عرفانی:
۱- خیلی مایلید که سفر کرده باز آید تا از غم و هجران رهایی یابی و دل غرق خونت شاد و خوشحال گردد. بدان که این نیت در حال شکل گیری است، اما تردیدها آنرا به عقب میاندازد. از توجه او استفاده کنید و گوی مقصود را در حلقه مودت اندازید تا پیروز شوید.
۲- این نیت نیازمند صبر و حوصله بیشتری میباشد و اجرای آن اکنون زود است. اگر چه فکر میکنی منافع بیشماری دارد، اما آینده در دستان شما قرار دارد و در آن سودها خفته است.
تعبیر غزل:
به شدت منتظر کسی هستی که با آمدنش غم و رنج تو پایان می یابد و خوشبختی به تو رو می کند. هرچه می کنی اندیشه ات از فکر او خالی نمی شود و تنها و تنها به او می اندیشی. روزها را به امید رسیدن به او به شب می رسانی. برای رسیدن به این نیت هنوز مدتی زمان لازم است. منتظر بمان و ناامید مشو. او خواهد آمد.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 27,دسامبر,2024